نه اینکه به ما نرسیده باشد. بازی با تخممرغ رنگی را میگویم. اما زمان ما، آنقدر هلههوله بود که دیگر برای بهدست آوردن یک تخممرغ بیشتر، خیلی سروکله نزنیم. اما یک روزگاری «مارغانه جنگی» بازی نوروزی بچههای مازندران بود. همان وقتی که تخممرغ رنگی، عیدی بزرگترها به بچهها بود.
و بازی اینطور بود. یک نفر تخممرغ را توی مشتش میگرفت، طوریکه یک سرِ آن از حلقهی انگشتهایش بیرون باشد. یک نفر دیگر با سرِ تیز تخممرغش، روی آن میزد. تخم مرغ هرکس میشکست، بازنده بود.
گاهی بچهها در این بازی مهارت زیادی پیدا میکردند و در روزهای عید کلی تخممرغ جمع میکردند. آخر آن روزها، در غیبت چیپس و پفک و شکلات، خوراکیها ارزش دیگری داشتند.
رسم خانهی ما این است که در اولین صبحانهی سال نو تخممرغهای رنگی هفتسین را میخوریم و گاهی هم قبلش مارغانه جنگی بازی میکنیم. شما هم اگر دوست دارید امسال همراه ما در این بازی مازندرانی باشید!